گروه سیاسی برهان؛ در نخستین بخش گفتوگوی برهان با «مجید صالحیان»، عضو هیأت علمی مرکز مطالعات سایبری، به بررسی امنیت و تهدیدات فعالیتهای فضای مجازی پرداخته خواهد شد و در ادامهی این گفتوگو به نمونههایی ملموس از جاسوسی در اینترنت، اهداف و چالشها اشاره میگردد.
در ایران وضعیت رصد فعالیتهای کاربران به چه شکل است؟
کشورهای صاحب تکنولوژی در دنیا، دانش به وجود آوردن یک تکنولوژی خاص را به کسی نمیدهند و فقط تکنولوژی را به عنوان یک جعبهی سیاه و صرفاً برای مصرف در اختیار سایر کشورها قرار میدهند. کشورهای یاد شده نیز حق ندارند در خصوص نحوهی به کار افتادن آن تکنولوژی کنکاش نمایند؛ در نتیجه استفادهی روز افزون این تکنولوژی پدید میآید بدون این که از سخت افزار، نرمافزار، تعمیرات، دانش و هر مسألهی دیگری که مربوط به آن باشد کم ترین اطلاعاتی را به دست بیاورند.
این مسأله در خصوص جامعهی ارتباطی ایران نیز صادق است؛ ما در حوزهی تکنولوژی فضای مجازی، فاقد سخت افزار، نرمافزار، نیروی نظارت کننده و حتی کنترل کنندهی نیروی انسانی در بخشهای مختلف مدیریتی هستیم و حق دستیابی بدان را نیز نداریم. اپراتورها و سیستمهای اینترنتی که در داخل ایران مصرف میشوند با پرداخت مبلغ گزاف ماهانه به شرکتهای خارجی به دست میآیند. جامعهی اطلاعاتی با توسعهی کاربری در کشور، کاربر را آلوده و معتاد خود میکند و میزان کاربری (یعنی مصرف) در کشور افزایش مییابد.
همانطور که اشاره شد، صفحهی (پنل) مدیریتی فضای مجازی در اختیار ما نیست؛ به طور مثال برای استخراج بازدید از یک سایت ایرانی، باید به سایتهای خارجی مراجعه شود (مانند الکسا و یا گوگل)؛ این سایتها نیز تحت نفوذ و سیاستهای خاص خودشان هستند پس هر آنچه بخواهند نشان میدهند نه حقیقت محض را !
امروزه هر کاربر برای دستیابی به اطلاعات در خصوص یک موضوع باید از موتورهای جستوجو استفاده کند. اگر موتور جستوجو نباشد اساساً نمیتوان به محتوای اینترنت دسترسی پیدا کرد. نقش موتور جستوجو، هدایت در وب است؛ یعنی هر آنچه که بخواهد به کاربر نشان میدهد! نقش مدیریت موتورهای جستوجو اینجا آشکار میگردد. برای مثال، ادعا میشود که ایران در زمرهی کشورهایی است که بیشترین جست وجو را در خصوص کلمات جنسی داشته است. چه کسی این آمارها را مطرح میکند؟ ایالات متحده به عنوان بارزترین سرمایهگذار در شرکتهای اینترنتی! چه کسی میتواند این آمار را نقض کند در حالیکه در دنیا اولین و محبوبترین موتور جستوجو «گوگل» (Google) است و پس از آن «بینگ» (Bing) قرار دارد که نگاهی به تاریخچهی، حامیان مالی و سرمایهگذاران این شرکتها، برای درک سیاستهایشان، کافی است.
چرا باید چنین اطلاعاتی منتشر شود؛ ایالات متحده از درج چنین آمارهایی چه سودی میبرد؟
این آمار صرفاً برای هدایت افکار عمومی شکل میگیرد؛ نخستین برداشتی که به مخاطب این آمارها القا میشود این است که «این باطن ایران حقیقی است»، (مثلاً با ادعای دینی بودن تا این حد درگیر معضلات جنسی است) ولی ظاهر و باطن آمریکا یکسان است! چرا که آزادی مفرط در ایالات متحده نه تنها بیبندوباری را به وجود نیاورده، بلکه با ارضای نیازهای جنسی، معضلات رفتاری کاهش مییابد.
البته هدف از طرح این مثال این نیست که ادعا شود تمامی آمارهای ارایه شده غلط محض است؛ بلکه نکته اینجاست که طی 40 سالی که از عمر فضای مجازی میگذرد؛ سایتهای مرجعی در دنیا به وجود آمدهاند که بخشی از سیاستهایشان شکلدهی به افکار عمومی است.
چرا آمریکا به طور معمول در فضای مجازی سرمایهگذاری میکند؟ چرا طی سالهای گذشته، مکرر بودجههای میلیون دلاری برای حمایت از فعالیتهای مجازی، در کنگره تصویب شده است؟ و چرا تمام تلاش ایالات متحده برای تأمین فیلترشکنهای بیشتر برای مصرف ایرانیان داخل است؟
کاربرها در دنیای مجازی با آیپی (IP) شناخته میشوند. در ایران کمتر موردی پیش میآید که کاربر آی پی ثابت (IP STATIC) داشته باشد؛ بیشتر سرویسدهندههای اینترنت (IPS) تعدادی زیادی آیپی دارند که اصطلاحاً به مجموعهی آن استخر آیپی (IP Pool) میگویند و آنها را در اختیار مشتریان قرار میدهند. یعنی وقتی اتصال کاربر1، از اینترنت قطع (Disconnect) میشود، آیپی وی به کاربر2 تعلق میگیرد و کاربر1 برای اتصال مجدد به دنیای مجازی، آیپی دیگری خواهد داشت. نکته این است که پیگیری آیپیها، امکان ردیابی فعالیت کاربر بر اساس محدودهی جغرافیایی را فراهم میآورد اما آن چه که امروز در فضای سایبر صدق میکند این مطلب است که شبکههای اجتماعی یا به عبارت گستردهتر وب 2، موجب شده است تا زندگی حقیقی انسانها، شیشهای شود. چرا که امروز، هر آنچه در زندگی کاربران رخ میدهد را به سهولت در 140 حرف به دیگران منتقل میکنند.
شبکههای اجتماعی یا به عبارت گستردهتر وب 2، موجب شده است تا زندگی حقیقی انسانها، شیشهای شود. چرا که امروز، هر آنچه در زندگی کاربران رخ میدهد را به سهولت در 140 حرف به دیگران منتقل میکنند.
در یک بررسی دربارهی شبکههای اجتماعی مشخص شد برای مثال در توییتر بیش از 30% افراد بعد از رابطهی جنسی، حضور یافته و اعلام میدارند که دقایقی پیش، مشغول برقراری رابطهی جنسی بودهاند. این یعنی شبکههای اجتماعی بازتابی از خصوصیترین و جزییترین اتفاقات زندگی افراد شده است که امکان جاسوسی اطلاعات را به راحتی فراهم میآورد چرا که دیگر نیازی به رصد مخفیانه و یا تلاش برای کسب اطلاعات هم نیست و کاربر تمامی اطلاعات خود را نادانسته در اختیار دیگران و حتی در معرض سو استفاده، قرار میدهد.
نگاهی به فضای کاربران ایرانی در گودر(google Reader)، فیس بوک (faceook) و سایر شبکههای اجتماعی کاملاً مؤید این نکته است. دقت کنید که گاه کاربری مینویسد: «داره بارون میاد! چه خوبه که دو نفری برویم زیر بارون!» بعد شاهد ابراز علاقههای بسیار (like) و اظهارنظرهای (comment) فراوانی از سوی کاربران دیگر هستیم. آیا همین اظهارنظرها و سخنها کافی نیست تا حتی کسانی که به صفحهی (پنل) مدیریتی دسترسی ندارند، با روحیات و خلقیات یک فرد آشنا شده، علاقهمندیها، فعالیتها و یا تفکراتش را دریابند؟
چهطور میشود که کاربر به راحتی اطلاعاتش را در این فضا منتشر میکند؟
صفحه فیس بوک اوباما هک شد هکرهای " ارتش الکترونیک سوری " توانستند با حمله به صفحه " باراک اوباما " رییس جمهوری آمریکا در فیس بوک وارد آن شوند.
منبع: مهم نیوز